با سلام

مسلمانان معتقدند که پیامبر ایشان، خاتم النبیین است. این واژه عینا در قرآن آمده است:

ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليماً (33:40)
محمّد پدر هيچ يك از مردان شما نيست، ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است. و خدا همواره بر هر چيزى داناست.

اما نکته ای که شاید بسیاری از مسلمانان ندانند، آن است که کتاب مقدس، در آیات متعدد به “ختم نبوت” اشاره کرده است و وقوع آن را قبل از آخر الزمان الزامی دانسته است!

قبل از شروع بحث به حدیثی که ذیل این آیه معمولا نقل می شود، اشاره می کنم، در المیزان چنین آمده است:

در کتاب “مجمع البیان” در تفسیر آیه «وَ لَـٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّینَ» (اما او فرستاده خدا و مهر پیامبران است) آمده است:

حدیث صحیحی از جابر بن عبدالله از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: “مَثَل من در میان پیامبران، مانند مردی است که خانه‌ای ساخت – آن را کامل و زیبا کرد – جز جای یک آجر. هرکس داخل آن خانه می‌شد و به آن نگاه می‌کرد، می‌گفت: چه زیباست! جز جای این یک آجر.” سپس پیامبر(ص) فرمود: “من جای آن آجر هستم. پیامبران به من ختم شدند (من آخرین پیامبر هستم).”

این حدیث را بخاری و مسلم در صحیح‌های خود نقل کرده‌اند.

این معنا را غیر از این دو نیز روایت کرده‌اند، مانند ترمذی، نسائی، احمد و ابن مردويه که آن را از غیر جابر (مانند ابوسعید و ابوهریره) نقل کرده‌اند.

المیزان فی تفسیر القرآن، جلد ۱۶، صفحه ۳۲۸ (ترجمه توسط هوش مصنوعی)

پس در می یابیم که ساختمانی از (کتب) انبیاء است که ناقص بوده است و پیامبر اسلام،(با قرآن) کامل کننده آن ساختمان است.

خوب این معنا به کمال در کتاب مقدس آمده است که به آن اشاره می کنیم.

دانیال نبی، در یکی از پیچیده ترین و البته پر مناقشه ترین مکاشفاتش چنین نبوت می کند:

دانیال 9: 24
فارسی قدیم: هفتاد هفته برای قوم تو و برای شهر مقدست مقرر می‌باشد تا تقصیرهای آنها تمام شود وگناهان آنها به انجام رسد و کفاره به جهت عصیان کرده شود و عدالت جاودانی آورده شود و رویا و نبوت مختوم گردد و قدس‌الاقداس مسح شود.
اصل آرامی: שבעים שבעים נחתך על עמך ועל עיר קדשך לכלא הפשע ולחתם חטאות ולכפר עון ולהביא צדק עלמים ולחתם חזון ונביא ולמשח קדש קדשים׃
آرامی نویسه گردانی شده: شبعیم شبعیم نحتک علعمک وعل عیر قدشک لکلا هفشع ولحتم حطاوت ولکفر عون ولهبیا صدق علمیم ولحتم حزون و نبیا ولمشح قدش قدشیم

چنانکه ملاحظه می کنید، دانیال نبی پیش بینی می کند که پیش از آنکه مهلت هفتاد هفته ای قوم اسرائیل به پایان رسد و عدالت جاودانی، آورده شود، و مسیح رئیس ظهور کند(آیه بعد)، باید “نبوت”، “ختم” گردد. دقت کنید واژه ای که در اصل آرامی این آیه به کار رفته است، عینا “حتم” که همان واژه “ختم” در عربی است و “نبی” است که باز عینا در هر چهار زبان عربی، عبری، آرامی و سریانی وجود دارد.

اما آیا هیچ نبی از انبیاء کتاب مقدس مدعی ختم نبوت شده است؟؟؟ بررسی کتاب مقدس نشان می دهد، نه تنها هیچ نبی از انبیاء کتاب مقدس مدعی “ختم نبوت” نشده است، بلکه در آخرین فصل از آخرین کتاب کتاب مقدس به یوحنای حواری هشدار داده می شود که نبوت را ختم نکند!!!!
چرا که زمان آن هنوز نرسیده است!
به آیه زیر که به اخرین فصل از آخرین کتاب عهد جدید تعلق دارد، توجه کنید:

مکاشفات یوحنا 22: 10
فارسی قدیم: و مرا گفت: «کلام نبوت این کتاب را مهر(ختم) مکن زیرا که وقت نزدیک است.
اصل سریانی: ܘܐܡܪ ܠܝ ܠܐ ܬܚܬܘܡ ܠܡܐ ܕܢܒܝܘܬܐ ܕܟܬܒܐ ܗܢܐ ܙܒܢܐ ܓܪܝܒܐ ܩܪܒ܀
سریانی نویسه گردانی شده: وامر لی لا تحتوم ملا دنبیوتا دکتبا هنا زبنا جیر قرب

چنانکه می بینید، عینا از واژه “حتم نبی” در این آیه هم استفاده شده است و خداوند از آخرین نبی کتاب مقدس می خواهد که نبوت را ختم نکند! چرا که وقت آن نزدیک است و هنوز فرا نرسیده است!

اما به راستی چه کسی است در همه عالم، غیر از محمد بن عبدالله، صلوات الله و سلامه علیه، که ادعای ختم نبوت کرده باشد؟؟؟(البته منظور شیادان و مدعیان دروغین نیستند.)

آیا این اتفاقی است که او چنین ادعایی کرده باشد؟ آیا پیش از رشد اینترنت و وسائل نوین هیچ کس چنین دقتی را در تطابق کتاب مقدس و قرآن یافته بود؟ چگونه است که یک درس ناخوانده در 1400 سال پیش، عینا از واژه هایی استفاده می کند که حدودا 500 سال قبل از آن، یوحنا نبی و 1000 سال قبل از آن، دانیال نبی از آنها استفاده کرده است و ما تنها پس از 1400 سال به این دقت فوق العاده پی می بریم؟؟؟

متاسفانه مشکل در میان مسلمانان آن است که به کل بنای نبوت بی اعتنا هستند و فقط مشغول آجر آخر هستند، و مشکل در میان مسیحیان هم این است که بنای نبوتشان ناقص و ناتمام است و درک درستی از کل نبوت انبیاء ندارند!

هر‌که گوش شنوا دارد بشنود! (متی 11: 15)

با احترام
سپهر محمدی

اولین ویرایش: 4 آبان 1389

آخرین ویرایش: 11 مهر 1404

اشتراک‌ها:
2 دیدگاه
  • sasana26
    sasana26
    25 می 2011 در 5:18 ب.ظ

    افرين برتووبركساني كه اينچنين عميق دست درتحقيق دركتب اسماني مي زنند

    Reply
  • فرامز
    فرامز
    13 فوریه 2015 در 12:11 ب.ظ

    سپهر جان در مورد این بخش از کتاب مقدس در مورد ختم نبوت باید بگم اولا قسمتی از آیه را نادیده گرفتی و اون اینکه (کفاره به جهت عصیان کرده شود و عدالت جاودانی آورده شود ) شما این قسمت رو نوشتید ولی توجهی بهش نکردید- اگر در محتوای کتاب مقدس و قرآن دقت کنی میبین تنها کسی که در این کتب ادعا داره کفاره شده بجهت عصیان و گناه مسیح هست و نه کس دیگر و باز اگر به اشعیا باب 53 مراجعه کنی میبینی این شخص که کفاره گناه میشه عدالت جاودانی برقرار میشه که باز اشاره بمسیح هست و اما در مورد کلمه ختم نبوت اشاره به این هست که تمامی نبوتهایی که در مورد کفاره قربانی در مورد مسیح در عهد عتیق آمده ختم گردید ، نگاه کن به انجیل متی باب 5 آیه 17 به بعد که مسیح میگه من نیامدم تا تورات موسی و نوشته های سایر انبیا را منسوخ کنم بلکه کامل کنم و به انجام رسانم. و نگاه کن به انجیل یوحنا باب 19 آیه 28 الی 30 عیسی میدانست که دیگر همه چیز تمام شده ….. و بعد بالای صلیب آخرین لحظه میگه تمام شد و سر خود را پایین انداخت و جان سپرد. یعنی تمام نبوتهایی که در مورد کفاره شدن مسیح برای گناهان و عصیان بود ختم گردید – باب نبوت در مورد کفاره ختم گردید. همه اون آیاتو کنار هم بزار میبینی در مورد مسیح هست و نه محمد- در دوره محمد کجا کفاره به جهت عصیان داده شد؟ قدس الاقداس مسح شد؟ حتی انجیل رو بخونی میبینی بعد کفاره شدم مسیح پرده قدس الاقداس از وسط دو نیم میشه یعنی قدس الاقداس مسح شد و پرده حایل میان انسان و خدا برداشته شد. نمیدونم چطور چنین نتیجه گیری هایی میکنی.

    Reply
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *