بلاگ سپهر محمدی

آیا اسلام مخصوص اعراب بوده است؟

ارسال شده توسط سپهر محمدی در تاریخ: 13 مارس 2011

سلام!

مطلبی در اینترنت دست به دست می شود که مدعی است که اسلام مخصوص اعراب است و ایرانیان نباید اسلام را انتخاب کنند!

یک نسخه از آنرا می توانید در اینجا ببینید:

http://yaredabestanito.blogspot.com/2011/03/blog-post_11.html

متاسفانه در این مطلب، کلا استدلال های بسیار ضعیفی شده است! در این استدلالها نویسنده قرآن را مفروض گرفته است و علیه قرآن استدلال کرده است!

البته چه بسا بهتر باشد بگوییم علیه اعراب اظهار نظر کرده است! در واقع گوینده این استدلالات، شخصی است با تمایلات نژاد پرستانه که نژاد ایرانی را برتر یا بهتر از نژاد اعراب تلقی می کند!

و از قرآن برای اثبات تمایلات نژادپرستانه خود بهره گرفته است!!

یک یک به استدلالات جواب می دهم:

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ۖفَیُضِلُّ اللَّـهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

ما برای هیچ قومی پیغمبری نفرستادیم بغیر از پیغمبری که به زبان آنان سخن بگوید.

و بنا براین محمد برای ما پارسی زبانان فرستاده نشده است. پیامبر پارسی زبان زرتشت بود.

اولا ترجمه فولادوند چنین است:

و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم، تا [حقایق را] براى آنان بیان کند. پس خدا هر که را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى‏کند، و اوست ارجمند حکیم. (۴)

این طبیعی است که وقتی هر پیغمبری که جهانی باشد، فرستاده شود، اول باید در قوم خودش تبلیغ کند بعد در میان بقیه اقوام و طبیعی است که او به زبان قوم خودش تبلیغ کند!

فرض کنید که پیغمبری امروز در آمریکا ظهور کند و بخواهد پیامی جهانی ارائه کند، این کاملا طبیعی است که این پیغمبر انگلیسی زبان باشد اما انگلیسی زبان بودنش دلیل بر اینکه او تنها پیامبر انگلیسی زبانها باشد، نیست! بلکه پیامش جهانی است!

چنانکه عرب زبان بودن پیامبر اسلام به معنی اینکه پیامش محدود به عرب زبانان است نیست!

چرا به آیاتی نظیر این آیه توجه نمی کنید:

قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً(۷:۱۵۸)

بگو: «اى مردم، من پیامبر خدا به سوى همه شما هستم،

یا

وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۳۴:۲۸)

و ما تو را جز [به سِمَتِ‏] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستادیم لیکن بیشتر مردم نمى‏دانند. (۲۸)

سوره النحل (زنبور)، آیه ۳۶

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ

ما برای هر جامعه ای رسولی فرستادیم، می گفت: “خدا را بپرستید و از پرستش هرگونه بتی اجتناب کنید

برای ما ایرانیان این رسول زرتشت بود که پیام یکتا پرستی را مطابق با خلق و خوی ایرانی آورد.

سوره یونس، آیه ۴۷

وَلِکُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ

برای هر امتی رسولی است که هرگاه آن رسول آید و حجت کند، حکم به عدل خواهد شد و هیچکس ستم نخواهد دید.

دوباره، پیامبر ایرانی برای مردم ایرانی یعنی زرتشت.

بدون شک با این استدلال موافقم! حضرت زرتشت پیامبر ایرانیان بود و دین الهی مزدیسنا را برای آنان آورد. و اگر کسی یکتا پرست و نیکوکار باشد هیچ نگرانی در پیشگاه الهی ندارد:

بَلى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۲:۱۱۲)

آرى، هر کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد، پس مزد وى پیش پروردگار اوست، و بیمى بر آنان نیست، و غمگین نخواهند شد. (۱۱۲)

البته دین زرتشت به دلیل قدمت زیادی که دارد، دچار تحریفاتی شده است که البته با رجوع به کتب قدیمی آن، مثل اوستا، این تحریفات به حداقل می رسد و از دوگانه پرستی که در کتب بعدی راه یافته است، به توحید خالص و یکتا پرستی واقعی تبدیل می شود که بر اساس نص قرآن، هرکس بر توحید خالص باشد و نیکوکار باشد بدون شک جای هیچ نگرانی برای او نیست.

سوره الشعراء (شاعران)، آیه ۱۹۵، ۱۹۸، ۱۹۹

بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ، وَلَوْنَزَّلْنَاهُ عَلَىٰبَعْضِالْأَعْجَمِینَ،فَقَرَأَهُ عَلَیْهِم مَّاکَانُوا بِهِمُؤْمِنِینَ

۱۹۵ و آن (قرآن) به زبان فصیح عربی آمد ۱۹۸ و اگر آن را برای مردمی که عربی نمیدانند نازل میکردیم،۱۹۹ محال بود که آن را بفهمند و به آن ایمان بیاورند.

یکبار دیگر به وضوح میگوید که قرآن برای عرب زبانها آمده است. نه برای ما پارسی زبانها.

ترجمه صحیح این ایات چنین است:

به زبان عربى روشن، (۱۹۵)

و [وصفِ‏] آن در کتابهاى پیشینیان آمده است. (۱۹۶)

آیا براى آنان، این خود دلیلى روشن نیست که علماى بنى اسرائیل از آن اطّلاع دارند؟ (۱۹۷)

و اگر آن را بر برخى از غیر عرب‏زبانان نازل مى‏کردیم، (۱۹۸)

و [پیامبر] آن را بر ایشان مى‏خواند به آن ایمان نمى‏آوردند. (۱۹۹)

در این آیات گفته می شود که قرآن به عربی نازل شده است، و گفته می شود که اگر قرآن به غیر عرب زبانها نازل می شد، عربها به آن ایمان نمی آوردند! اما هیچ جا گفته نشده است که قرآن برای پارسی زبانها نازل نشده است!

ادعای اشتباهی که استدلال کننده مدعی می شود در قرآن وجود دارد اما در ایات نیست! و به عکس قرآن بارها گفته است که پیامش جهانی است و برای همه انسانها است. هیچ دینی از ادیان معروف ادعای جهانی نداشته است.

سوره سجده، آیه  ۳

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۚ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِیرٍ مِّن قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ

ای محمد قرآن را برای قوم تو فرستادیم چون پیش از تو رسولی برای آنها نیامده بود تا تو بر آنان رسولت کنی و شاید که هدایت شوند.

ما زرتشت را داشتیم که یکی از چهار پیامبر کتابدار و مورد قبول الله و محمد هستند. هیچ لزومی نداشت که به ما حمله کنند و آن قتل و غارت و برده گیری را راه بیاندازند. شرایط هنوز هم عوض نشده است. هنوز هم زبان ما پارسی است و فرهنگمان را هم از دست نداده ایم و عرب نشده ایم. بنابراین پیامبر ما طبق دستور الله زرتشت است و دین ما باید زرتشتی باشد.

اولا متاسفانه باز ترجمه آیات اشتباه است. ترجمه صحیح این است:

آیا مى‏گویند: «آن را بربافته است»؟ [نه چنین است‏] بلکه آن حقّ و از جانب پروردگار توست، تا مردمى را که پیش از تو بیم‏دهنده‏اى براى آنان نیامده است هشدار دهى، امید که راه یابند. (۳)

ثانیا اشتباه استدلال کننده این است که گمان می کند اگر خدا در جایی در قرآن فرموده است که پیامبر اسلام برای هشدار به عربها آمده است، یعنی فقط و فقط برای عربها آمده است، در حالیکه پیامبر اول برای اهل بیت خودش مبعوث شد:

وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ (۲۶:۲۱۴)

و خویشانِ نزدیکت را هشدار ده. (۲۱۴)

بعد به قوم پیامبر که قوم عرب بودند مبعوث شد، که طبق آیه فوق روشن است و بعد به همه مردم جهان. که برای هر سه مورد آیاتی در قرآن وجود دارد.

ایشان تنها آیاتی که از مبعوث بودن پیامبر به اعراب سخن گفته است را گرفته و بعد مدعی می شود که پیامبر به قوم دیگری مبعوث نبوده است در حالیکه این استدلال اشتباهی است!

ثالثا، حمله اعراب به ایرانیان بدون شک از دید اسلام واقعی که اسلام تشیع است، باطل و ناصحیح است و بنده هیچگاه تلاش برای مسلمان کردن هیچ کسی را با شمشیر درست نمی دانم و این خطای بزرگی بوده است که در زمان خلیفه دوم عمر، انجام شده است.

رابعا، هیچ الزامی نیست که دین ما زرتشتی باشد یا اسلام باشد یا مسیحی باشد!

البته بنده اسلام و ویرایش تشیع آن را صحیح ترین و دقیق ترین ادیان می دانم، اما هر کس به هر یک از ادیان الهی باشد و یکتا پرست  و نیکوکار باشد بنا بر نص صریح قرآن، که در بالا آوردم، جای هیچ نگرانی برای او در پیشگاه الهی نیست.

سوره انعام (چهارپایان)، آیه ۹۲

وَهَـٰذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُّصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا ۚ وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖوَهُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ،

این نیز کتاب آسمانی مبارکی است که ما نازل کرده‌ایم، تصدیق کنندهٔ کتب آسمانی پیشین. باشد که به مهم ترین جامعه (مکه) و به مردم حوالی آن هشدار دهی. آنان که به آخرت ایمان دارند، به این (کتاب) ایمان می آورند و نمازها (ارتباط با خدا) را به جا می آورند.

این آیه ثابت میکند که محمد فقط برای پیامبری مکه و اطراف آن فرستاده شده. بنابراین حتی ایرانیانی که خود را عرب زبان میدانند نباید از او پیروی کنند چون آنها در ایران زندگی میکنند، نه در مکه و حوالی.

باز اولا ترجمه آیه اشتباه است:

و این خجسته کتابى است که ما آن را فرو فرستادیم، [و] کتابهایى را که پیش از آن آمده تصدیق مى‏کند. و براى اینکه [مردمِ‏] أم القرى [مکّه‏] و کسانى را که پیرامون آنند هشدار دهى. و کسانى که به آخرت ایمان مى‏آورند، به آن [قرآن نیز] ایمان مى‏آورند، و آنان بر نمازهاى خود مراقبت مى‏کنند. (۶:۹۲)

قرآن بدون شک برای انذار مردم مکه بوده است، اما کجا در آیه فوق گفته شده است که قرآن “فقط” برای مردم مکه آمده است؟؟؟

واژه “فقط” واژه ایست که نویسنده عمدا به ترجمه خود از آیه افزوده است! و این از امانتداری به دور است!

سوره انعام (چهارپایان)، آیه ۱۳۰

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا ۖوَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ

ای جن‌ها و انسان‌ها، آیا از میان خود رسولانی دریافت نکردید که آیات مرا برایتان خواندند و شما را دربارهٔ ملاقات این روز هشدار دادند؟ آنها خواهند گفت: “ما علیه خود شهادت می دهیم.” آنها کاملاً سرگرم زندگی دنیوی شدند و علیه خود شهادت خواهند داد که کافر بودند

محمد پیامبری از میان ما نیست. پیامبری که از میان ما است زرتشت است.

این استدلال دقیقا به تمایل نژاد پرستی نویسنده اذعان می کند!

یعنی نویسنده گمان می کند اگر خداوند پیامی را به یک عرب بفرستد یک عجم نباید پیام الهی را بشنود، چون عرب غیر از عجم است!!!

و این دقیقا یک استدلال نژاد پرستانه است!

محمد یک انسان بود و ما هم یک انسانیم و خدا به انسانی از انسانها پیام خود را داده است تا آن پیام را به همه انسانها برساند!

این، نژاد پرستها هستند که بدلیل تفاوت نژادی خود حاضر به شنیدن پیام یکدیگر نیستند!!!

سوره فصلت (جزییات)، آیه ۳

کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ

کتابی آسمانی که آیات آن با تمام جزئیات بیان شده است، در قرآنی عربی، برای مردمی که عربی می دانند

یکبار دیگر، قرآن عربی برای مردم عرب زبان. نه برای ما مردم پارسی زبان. بیخود نیست که آخوندها سعی دارند که زبان ما را عربی کنند تا از نون خوردن نیفتند.

خوب در اینجا هم به شدت در ترجمه دست برده شده است تا نتایج مورد نظر نویسنده از آن استخراج شود!

در حالیکه ترجمه صحیح چیزی شبیه ترجمه جناب فولادوند است:

کتابى است که آیات آن، به روشنى بیان شده. قرآنى است به زبان عربى براى مردمى که مى‏دانند. (۳)

نویسنده جمله “برای مردمی که می دانند” را به “برای مردمی که عربی می دانند” تبدیل کرده است تا آنگونه جلوه دهد که قران “فقط” برای عرب زبانها است! در حالیکه قرآن برای “دانایان” است!

از هر قوم و قبیله و زبان! نه فقط برای عربها!

پس ای فرزندان ایران. ریشها را بتراشید. روسریها و چادرها را از سرها بزدایید. و همه دست بدست هم بکوشید تا کردارتان نیک ؛ گفتارتان نیک و رفتارتان نیک باشد و این فرزندان و نوکران تازی را از کشور بیرون کنید. زیرا که هم اهورامزدا و هم الله پشتیبان شما هستند.

بدون شک اندیشه نژاد پرستانه، اندیشه نیکی نیست، گفتار نژاد پرستانه، گفتار نیکی نیست و رفتار نژاد پرستانه، رفتار نیکی نیست!

بیرون کردن فرزندان و نوکران تازیان اگر هم به واقع نوکر تازیان باشند، رفتاری نژاد پرستانه است، که در خور هیچ قومی نیست، به خصوص قوم فهمیده و اندیشمند ایرانی!

مثل اینکه مثلا آمریکاییها فرزندان این مرز و بوم را که به هر دلیل به آنجا پناه برده اند، به این اتهام که ایرانیند و یا نوکر ایرانیان هستند، از کشور خود بیرون کنند!!! که مورد پسند هیچ اندیشه پاک و زیبایی نیست!!!

بهتر است به جای نگاه نژاد پرستانه به ادیان، نگاهی حقیقت گریانه به آنها داشته باشیم.

باشد که خداوند، اهورامزدا، الله، یهوه، همه ما را به راه راست هدایت کند!

و گفتار نیک، کردار نیک و رفتار نیک را به واقع پیشه خود سازیم!

با احترام فراوان

سلام، ܫܠܡܐ، שלום

سپهر محمدی

۱۸ پاسخ برای "آیا اسلام مخصوص اعراب بوده است؟"

1 | یار دبستانی

14 مارس 2011 در ساعت 10:09 ق.ظ

با سلام
من یاردبستانی هستم .تحلیل های جنابعالی دارای اشکالاتی است که من چون طرف موضوع جنابعالی هستم به آنها اشاره ای نخواهم کرد .فقط در جهت بسط فرهنگ بحث و تبادل نظر مطلب شما را به بالاترین لینک خواهم داد تا کاربران در مورد من و شما قضاوت نمایند .

2 | سپهر محمدی

14 مارس 2011 در ساعت 10:17 ق.ظ

با سلام
و سپاس از اینکه کامنت گذاشتید و سپاس از اینکه در بالاترین بحث را مطرح می کنید و کاش کامنت بنده ذیل مطلب خود را هم تایید کنید و کاش اشکالات بحث را هم بفرمایید، تا به آگاهی همگانی کمک شود!

با تشکر
سپهر محمدی

3 | arash57

14 مارس 2011 در ساعت 10:23 ق.ظ

‏معنی آیه اول در تفسیر نور که مترجمش هم دکتر مصطفی خرمدل هستش اینطوریه: ( ای محمّد ! ) ما هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم مگر این که به زبان قوم خودش ( متکلّم بوده است ) تا برای آنان ( احکام الهی را ) روشن سازد ( و حقائق را تبیین و تفهیم کند ) . سپس خداوند هرکس را که ( به فرمان آسمانی گوش نکرده است ) گمراه ساخته است و هرکس را که ( برابر دستور آسمانی حرکت نموده است ) رهنمود ساخته است . و او چیره ( بر هر کاری است که بخواهد ، و کارهایش ) دارای حکمت است . ‏

4 | سپهر محمدی

14 مارس 2011 در ساعت 10:39 ق.ظ

با ترجمه فوق موافقم! و در ترجمه فوق هم، هیچ کجا گفته نشده است که محمد تنها برای قوم خودش یعنی قوم عرب فرستاده شده بود!

5 | ایراندوست

14 مارس 2011 در ساعت 10:47 ق.ظ

خیلی ببخشید گرامی، ولی نژاد پرستی صرفا معنای “رنگ” و قبیله . ق.م پرستی ندارد. بلکه میتواند بمعنای عقیده پرستی باشد و اینکه هر کس هم عقیده من نیست از من پائینتر و پست تر است. بهتر نیست رفتار بسیاری از مسلمانان را بررسی بفرمائید و ببینید که آیا مسلمانان نیستند که عقیده خودشان را برتر از همه دانسته به بهانه “عمل به دستورات الهی” خود را از مردم معتقد به عقاید دیگر چه اهل کتاب و چه غیر از آن جدا میبینند و بخود اجازه میدهند باری دیگران هم تصمیم بگیرند؟ پس بیهوده مسئله این “نِژادپرستی را علم نکنید که مسلمانان از همه نژادپرست تر هستند.

6 | سپهر محمدی

14 مارس 2011 در ساعت 10:51 ق.ظ

دوست ایراندوست من!
هر مسلمانی که نژاد پرست است، کار بسیار زشتی می کند!
و نژاد پرستی هم در قرآن، راهی ندارد!
همه انسانها بر اساس قرآن در پیشگاه الهی یکسانند و تنها بر اساس تقوایشان آن هم بنا بر نظر حضرت الوهیت نه انسانها، بر یکدیگر برترند!
شاید یک زرتشتی یا یک مسیحی از بسیاری از مسلمانان با تقواتر باشند!
خدا از قلب انسانها آگاه است!

7 | ارش

14 مارس 2011 در ساعت 12:22 ب.ظ

سپهر جان سلام

مطلب جالب شما را خواندم و شما را انسانی یافتم که سعی در بررسی منصفانه مسائل دارد
اما در مورد اظهار نظر هایی که در مورد دین زرتشت داشتید، احساس می کنم که نیاز به مطالعه بیشتری دارید و به خصوص تحلیل مسئله “دوگانگی” یا “ثنویت” بدون داشتن آگاهی کافی از پایه های فکری دین زرتشت امکان پذیری نخواهد بود

برای شما که در جستجوی حقیقت هستی پیشنهاد می کنم که کتاب های زیر را مطالعه بفرمایید:
۱- زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت نوشته ارباب کیخسرو شاهرخ
۲-زروان یا معمای زرتشتی گری نوشته آر سی زنر ، برگردان توسط تیمور قادری
۳-تحول ثنویت نوشته شائول شاکد ، برگردان از سید احمدرضا قائم مقامی
۴-اسطوره زندگی زرتشت نوشته ژاله آموزگار

در حقیقت اوستا کتابی است که در طول هزاران سال تکمیل شده است و تنها بخشی از آن سخنان زرتشت است که “گاتاها” نام دارد
حتی بخش هایی از آن “یشن “ها یا “یسنا” ها مطالبی ذکر شده که به پیش از دوران زرتشت بر می گردد ، مانند “فروردین یشت” که اگر ان را بخوانید به فلسفه آیین نوروز پی خواهید برد.
اوستا به شکلی دایره المعارف دوران خود بوده و بخش های متنوع تاریخی، پزشکی و …داشته است که به عنوان نمونه شاهنامه فردوسی ریشه در بخش “خواتای نامک” یا به زبان امروزی”خدای نامه” دارد
برای پی بردن به پایه های دین زرتشت بی گمان بهترین معیار “گاتاها” یا سخنان زرتشت در اوستا است
در مورد ثنویت به همین خلاصه اشاره می کنم که فلسفه وجودی اهورا مزدا و اهریمن به این معنی نیست که جهان تحت فرمان دو خدا می باشد. در واقع اهریمن همانند شیطان که در دین های ابراهیمی زیر کنترل خدا ، عملکرد انسان را می سنجد، اهریمن نیز بهانه است برای سنجش عملکرد ادمی در نبرد بین خیر و شر. البته آنچه شما تحریف نامیدید، شاید اشاره به آیین “زروانی” باشد که زیرشاخه ای از کیش زرتشتی است و در این تفکر اهریمن و اهورا مزدا هر دو فرزند “زروان” یا زمان هستند که در یک نبرد تاریخی که با پیروزی نیکی به پایان خواهد رسید ، عملکرد آدمی را در این نبرد می سنجد. در آیین مزدک تفاوت بنیادی با اصول دین زرتشت دیده نمی شود و اختلاف در نگاهی است که به قوانین اجتماعی وجود دارد. در آیین مانی هم ترکیبی از آموزه های دینی زرتشتی و مسیحیت دیده می شود که شاید بیشترین حالت دوقطبی بودن فضای هستی در ان دیده می شود. این دیدگاه ترکیبی است از مسیحیت فلسفه یونان و دین زرتشت.
مطلب را با سخنی از زرتشت که به روشنی ثنویت را توصیف می کند ادامه می دهم:
از همان سرآغاز، دو “مینیو (منش)” دو اندیشه توامان،
یکی نیک و آن دیگر بد، با یکدیگر و همزمان ظاهر شدند،
چه در اندیشه، چه در گفتار و چه در کردار،
اما در میان “وهیو” که نیکی و “اکم” که بدی است، انسان خردمند نیکی را بر می گزیند،
(یسنا ۳۰-۲-۴)
همان طور که دیدید ثنویت یک پدیده درون انسانی است تا اعتقاد به چند خدا

این هم یک مطلب خیلی روشن دیگر در تایید یگانه پرستی
از تو می پرسم ای اهورامزدا! کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی که راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گاه تهی است و گاهی پر؟ کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست که به باد و ابر تند روی آموخت؟ کیست آفریننده روشنایی سود بخش و تاریکی، کیست که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفریننده مهر و محبت آرمئتی؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟»

اگر سری در کتاب های تاریخ بزنید، بدون شک زرتشتیان مظلوم ترین ساکنان ایران زمین در ۱۴۰۰ سال گذشته هستند. زرتشتیان همان کسانی هستند که سرداران عرب قسم خوردند که آسیابی را با خون آنها بگردانند- اشاره به نسل کشی قرطبه سردار اموی در شهر استخر فارس (تاریخ طبری، محمد جریر طبری- دو قرن سکوت، عبدالحسین زرینکوب). همان کسانی هستند که برای ماندن بر باورهای دینی خود ۱۰۰۰ سال مجبور به پرداخت جزیه (مالیات چند برابر) بودند. کسانی هستند که تا اواسط دوره قاجار مجبور بودند روی لباس یا کلاه خود نشانی بگذارند تا از شهروندان مسلمان تمیز داده شوند.
آنها در سرزمین اهورایی خود مظلوم ترین بودند. می دانستید که اگر یک مرد مسلمان با یک زن زرتشتی ازدواج کند، فرزند اجبارا باید مسلمان باشد. می دانستید که اگر در یک خانواده زرتشتی کسی فوت کند و یکی از ورثه مسلمان باشد، همه ارثیه به فرد مسلمان می رسد. شما چند زرتشتی را می شناسید که در قرن های گذشته به استخدام شغل های دولتی در بیایند. چند زرتشتی را می شناسید که از میان اندک پذیرفته شدگان در دانشگاه ، در گزینش کارشناسی ارشد پذیرفته شوند. انها بطور قانونی در سده های مختلف تاریخ ایران از حق هر گونه پیشرفت اجتماعی محروم بوده اند.
انجام این ظلم جهت دار آن چنان عرصه را بر آنان تنگ کرد که در دوره قاجار اگر زرتشتیان هند جزیه های زرتشتیان ایران را پرداخت نمی کردند، همین اندک دارایی خود را هم نداشتند.
برای درک شرایط آنها فقط یک بار پای صحبت آنها بنشینید تا ببینید شهروند درجه چند بودن در جامعه چه معنی تلخی دارد

ما ایرانیان همیشه به منشور حقوق بشر کوروش و نگاه انسان دوستانه او افتخار می کنیم، اما تا به حال ریشه فکری چنین منشوری را جستجو کرده اید؟ پاسخ ساده است: اوستا.
در فروردین یشت درود اهورا مزدا بر کسانی است که طالب آبادی و سازندگی هستند، بر نیکوکاران است بدون آن که تفاوتی بین نیکو کاران ادیان پیش از زرتشت و پس از ایشان بگذارد. حتی این قضاوت بر پایه اعمال تا جایی پیش می رود که بر نیکوکاران “توران” که دشمنان ایران بوده اند نیز درود می فرستد
زرتشت به صراحت می گوید: راه یکی است و آن راه راستی است.

نوروز امسال اگر اشتباه نکنم ۳۷۴۸ سال زرتشتی آغاز می شود. فقط به این موضوع فکر کنید که ما ایرانیان به راستی از چه فرهنگ و تمدنی برخوردار بودیم که آیینی با چنین قدمتی ، به عنوان اولین آیین یگانه پرستی در تاریخ تمدن جهان را داریم که رمز ماندگاری ان صلح و دوستی و توجه به رفتار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است

پایان سخن با جمله ی حکیمانه از زرتشت که به نظر من اشاره به بزرگترین نقطه ضعف فرهنگی ایرانیان در قرن های اخیر دارد:
ببینید با بینش روشن در میان راه ها ،
و بشنوید والاترین راستی را،
و پیش از آن که راهی را برگزینید،
یا بزرگی پیامی را گسترش دهید،
آن را بفهمید.

امیدوارم که همواره پرتو ستاره های نیکی سپهر گردون ،روشنایی بخش سپهر درونتان باشد
با سپاس

8 | سپهر محمدی

14 مارس 2011 در ساعت 12:35 ب.ظ

درود بر آرش عزیز!

من کاملا با فرمایشات شما موافقم و از خواندن آن لذت بردم!
بنده هم به روشنی گفتم که ثنویت در متون اصیل دین زرتشت که همان گاتاها باشد، هیچ راهی ندارد و دین زرتشت اصالتا یکتا پرست است و ثنویت در دوره های بعدی بر آن عارض شده بوده است و در دوره کنونی هم به درستی از آن زدوده می شود.

بنده هم کوروش کبیر را، مسیح امتهای کتاب مقدس و ذوالقرنین قرآن می دانم.
و خاستگاه اندیشه متمدنانه او، بدون شک، آئین اهورائی ایران زمین است!
به این مطلب توجه کنید:
http://fa.sepehrmohamadi.com/?p=354

در برخورد با مسلمانان هم، دوستان زرتشتی ما باید توجه داشته باشند که، نباید زیاده روی گروهی باعث بی انصافی نسبت به همه آنان گردد!

کردار نیک باید در همه حال، پیشه همه ما، از هر قوم و قبیله و نژاد و دین باشد،
با سپاس فراوان
سپهر محمدی

9 | مصطفی پازکی

15 مارس 2011 در ساعت 8:43 ق.ظ

پسر تو معرکه ای! چه حوصله ای خرج دادی،؟ از جایی گرفتی یا کلّاً تحلیل خودت بود؟ تحصیلاتت مربوط به قرآن و ایناست؟

10 | سپهر محمدی

15 مارس 2011 در ساعت 9:59 ق.ظ

ممنون از محبتتون، به نظر من هر مسلمانی باید با کتاب دین خودش آشنا باشد. رشته تحصیلی بنده مخابرات است اما علاقه شخصی ام مطالعه کتب آسمانی است.

11 | ehsan

17 مارس 2011 در ساعت 2:53 ب.ظ

sepehr jan

dasteton dard nakone babat in tahlile ziba omidvaram ma iraniha jange beyne khodemon va arabharo ba din dari eshtebah nagirim

12 | Scepticus Persicus

1 آوریل 2011 در ساعت 4:25 ق.ظ

جناب مستطاب آقای محمدی دامه افاضاته
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

و اما بعد….. به نظر این حقیر سراپا تقصیر جدل در حقانیت و یا ابطال دین علی العموم و اسلام علی الخصوص بحثی عبث و بیهوده است. اصولا و اساسا ایدان مجموعه دستچین شده از خرافه های پیشین هستند و اما در مورد اسلام این موضوع به نحو چشمگیر و بارزی نمود یافته و شدت استقراض معنی و مفهوم صورت تا بدان حد است که جبران آن را با انکار و نفرت از گذشتگان چارجویی میکنند. اصولا و اساسا نفرتی که در بطن اسلام از یهودیت تاریخی و فرهنگی و صد البته ادیان ایرانی (از مزدیسنا گرفته تا مانویت و مزدکیت و گنوستیک های بین النهرینی تا میترائیسم) بر گرفته از همان احساس دین و و ئامدار بودن صورت و معنی اسلام از ایشان است. و اما ممیزه اسلام از پیشینیانش همانا تاکید و اصرار بر سکس و خشونت در راه ترویج و تکثیر اسلام و مسلمین است.

با احترام

13 | سپهر محمدی

3 آوریل 2011 در ساعت 10:13 ق.ظ

دوست من،
اسلام کوچکترین دشمنی با یهودیت و مسیحیت و زرتشتی نداشته است،
البته اسلام نسبت به گروهی از اهل کتاب و یهودیها، و نه همه آنها، هشدار داده است! خوب است که قرآن را با دقت بخوانید:

سوره آل عمران
[ولى همه آنان‏] یکسان نیستند. از میان اهل کتاب، گروهى درستکردارند که آیات الهى را در دل شب مى‏خوانند و سر به سجده مى‏نهند. (۱۱۳)
به خدا و روز قیامت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان مى‏دهند و از کار ناپسند بازمى‏دارند و در کارهاى نیک شتاب مى‏کنند، و آنان از شایستگانند. (۱۱۴)
و هر کار نیکى انجام دهند، هرگز درباره آن ناسپاسى نبینند، و خداوند به [حال‏] تقواپیشگان داناست. (۱۱۵)

با احترام
سپهر محمدی

14 | اميد

21 آوریل 2011 در ساعت 12:34 ب.ظ

salam aghaye mohamadi,omidvaram khub bashid va shad…talashe shoma dar zaminei ke niyaz be kar va zahmate besyar dare ghable taghdire…modathast ke man ham dar in zamineha baraye alghe va konjkaviye khodam motalee va pajuhesh mikonam…khoshhal misham ba ham bishtar ashna beshim,monteha man nemidunam chetor bayad ba shoma tamas gereft!omidvaram moafagh bashid

15 | omid

21 آوریل 2011 در ساعت 12:42 ب.ظ

salam aghaye mohamadi,talashe shoma jaye taghdir dare,man niz salhast dar zamineye nazdik be shoma dar hale motalee va pajuhesh hastam,khoshhal misham ba ham ashna beshim va shayad komaki bashim baraye ham,monteha man nemiunam chetor bayad ba shom tamas gereft…omidvaram moafagh bashid

16 | baran

7 ژوئن 2011 در ساعت 9:36 ب.ظ

با سلام و سپاس از مطالب ارزشمند شما بزرگوار

می خواستم ازتون خواهش کنم نگاهی به این مطلب بیندازید و ما را با نظرات ارزشمندتان یاری دهید .

سپاسگذارم
http://forum.rashedin.org/showthread.php?t=425

17 | زنبوردار

27 فوریه 2013 در ساعت 12:58 ب.ظ

خب پیام همه ی پیامبران جهانی بوده مگه زرتشت نمی تونسته جهانی باشه ؟ به قدمت هم ربطی نداره که تحریفاتی توش صورت گرفته باشه خود اسلام هم توی همین ۱۴ قرن کلی تحریف شده و کلی احادیث جعلی واردش کردن و به چندین فرقه های جاهلانه و متعصب تقسیم شده و هزار جور تفسیرهای مسخره ازش شده و بعلاوه ی توی شناسنامه ی تاریخی خودش هزاران قتل و کشتار و خونریزی رو داره

18 | taher

21 آوریل 2013 در ساعت 4:34 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید خدمت شما؛ آقای :سپهر محمدی
تمام نظرات شما را خواندم و اتفاقا به دنبال یک سری دلایل روشن از قرآن برای اثبات برتر بودن دین اسلام بر تمام ادیان میگشتم و خیلی از مطالب شما میتواند بمن کمک کند.خواستم یک مطلب را هم اضافه کنم.که:وقتی ما می دانیم و مطمئن هستیم قرآن بزرگ ترین کتاب خدا و معجزء الهی است که هیچ کس نتوانسته در طی سالیان دراز در آن تغییری بدهد.و با خواندن پیامهای قرآنی ما میتوانیم پی ببریم که قرآن بر حق است . تائید کننده و کامل کننده ادیان پیشین است پس چرا آخرین دین خدا را بر سایر ادیان قبلی ترجیح دهیم.حالا این دین به هر زبانی که نازل شده باشداصل این است که پیامش را به سایر امت برساند. دیگر لازم نیست ببینیم کدام دین بهتر است یا دین کشور ما چه بوده.چه بسا در ادیان پیشین آمدن محمد(احمد – تاب تاب – مادماد- فارقلیط – احید) را م‍ژده داده اند.
ولی برای جستجوی اصل کتاب تورات و انجیل …. باید زحمتهای زیادی کشید آنهم شاید اصل آنرا پیدا کنید که نمی توانید بدست آورید. ما در این کتاب های تحریف شده بدنبال چه میگردیم؟؟ در حالی که براحتی و مستقیمادر قرآن به پیامهای الهی دسترسی داریم.
آیا امکان دارد کسی با داشتن پول کافی برای خرید ماشین ؛ ماشین بهتر و جدیدتر با امکانات بهتر را انتخاب نکند و ماشین مدل چند صد سال پیش را بخرد.(چون پدر پدر بزگش از همان ماشین داشته) پس ما در انتخاب دین :دین برتر و کاملتر را باید انتخاب کنیم و لجبازی را کنار بگذاریم .

نوشتن نظر

برخی نظرات من:

من از حجاب اختیاری و آزادی انتخاب پوشش برای زنان حمایت می کنم.