در این ایام در اینترنت بسیار بر می خورم به کسانی که از اثبات اصل امامت مبتنی بر قرآن سوال می کنند.

آیا قرآن سخنی از اصل امامت به میان آورده است یا این اصل مهم در میان شیعیان منحصرا از طریق روایات ثابت می شود؟

لذا بر آن شدم که این استدلال که پیشتر به مناسبتهای مختلف ارائه شده بود را به صورت منسجم در یک پست ارائه کنم تا قابل استفاده برای فارسی زبانان باشد.

در این مقاله می خواهم مبتنی بر قرآن این موارد را اثبات کنم:

  • اصل امامت در ادیان گذشته یعنی سه دین حنیف و یهودیت و مسیحیت وجود داشته است و به روشنی در قرآن آمده است.
  • اگر قبول نکنیم نام 15 امام، حداقل نام سه امام(حضرت ابراهیم، حضرت یعقوب و حضرت اسحاق) در قرآن تصریح شده است.
  • امامت در امت اسلامی همچنان تداوم دارد.

ابتدا باید عرض کنم که در این بحث، منظورم از امام کسی است که خداوند برای هدایت مردم تعین کرده است، نباید امام را با خلیفه یا حاکم و یا والی مسلمانان اشتباه کرد. منظور از امام دقیقا شخصی است که خدا برای هدایت مردم تعیین کرده است و این شخص در بیشتر موقعیتهای تاریخی که می شناسیم والی یا حاکم نبوده است.

ابتدا مبتنی بر قرآن ثابت می کنم که امامت در میان ادیان گذشته بوده است و نام برخی از امامان هم مستقیما در قرآن آمده است.

در آیات 23 و 24 سوره سجده چنین آمده است:

سوره سجده
وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسىَ الْكِتَابَ فَلَا تَكُن فىِ مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائهِ وَ جَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنىِ إِسْرَ ءِيلَ(32:23)
وَ جَعَلْنَا مِنهُمْ أَئمَّةً يهَدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرُواْ وَ كَانُواْ بَايَاتِنَا يُوقِنُونَ(24)

و به راستى [ما] به موسى كتاب داديم. پس در لقاى او [با خدا] ترديد مكن، و آن [كتاب] را براى فرزندان اسرائيل [مايه] هدايت قرار داديم. (23)
و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخى از آنان را امامانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مى كردند. (24)

در این آیات کاملا مشخص است که وقتی بنی اسرائیل شکیبایی پیشه کردند و به آیات خداوند یقین پیدا کردند، خداوند برخی از آنها را به عنوان امام و پیشوای آنان قرار داد و آن امام ها مردم را به فرمان الهی(امر الله) هدایت می کردند.

برای اطلاع بیشتر در مورد چیستی امر الله، توصیه می کنم مطلب بنده در مورد امر الله را بخوانید.

در مورد آیه فوق، باید توجه کنید که حضرت موسی و عیسی(3:49 و 61:6) هر دو مبعوث به بنی اسرائیل بودند، و وقتی در این آیات تصریح می شود که خدا از میان بنی اسرائیل امامانی انتخاب فرموده است، این ائمه باید هم در مسیحیت و هم در یهودیت بوده باشند.

در واقع روشن است که بر اساس قران، اصل امامت در امتهای و ادیان گذشته که شامل یهودیت و مسیحیت می شود، وجود داشته است و وقتی به سطحی از فهم و درک ایمانی می رسیده اند، خداوند برخی از آنها را برای دیگران، امام و پیشوا قرار می داده است و آنها بر اساس فرمان الهی مردم را هدایت می کردند.

همچنین در آیه 72و 73 سوره انبیاء چنین می خوانیم:

سوره انبیاء
وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ نَافِلَةً وَ كلاً جَعَلْنَا صَلِحِينَ(21:72)
وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِيتَاءَ الزَّكَوةِ وَ كاَنُواْ لَنَا عَبِدِينَ(73)
و اسحاق و يعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او(ابراهیم) بخشوديم و همه را از شايستگان قرار داديم. (72)
و آنان را امامانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مى كردند، و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند. (73)

در این آیات به وضوح از دو تن از ائمه یعنی حضرت اسحاق و حضرت یعقوب نام برده می شود و روشن می شود که به ائمه وحی می شده است و نحوه انجام کارهای نیک از قبیل نماز و زکات توسط آنها به مردم آموزش داده می شده است و آنها بندگان نیک خداوند بوده اند که به چنین مقامی رسیده اند.

همچنین در ادامه آیه از ائمه دیگری نام برده می شود چرا که همه با “واو” عطف، به آیه فوق عطف شده اند، “و لوطا”(21:74)، “و نوحا “(21:76)، “و داود و سلیمان”(21:78)، “و ایوب”(21:83)، “و اسماعیل و ادریس و ذاالکفل”(21:85)، “و ذاالنون”(21:87)، “و زکریا”(21:89)، “و التی احسنت فرجها… وابنها”(21:91)

که همراه حضرت ابراهیم که از ابتدا سه بار در آیه 51 و 62 و 69 نام ایشان برده شده و در آیه 72 هم ضمیر به جناب ایشان اشاره دار، در مجموع 15 امام از بنی اسرائیل و غیر بنی اسرائیل هستند که نام آنها در قرآن و در این سوره آمده است.

و اگر کسی هم به فرض واو عطف ها را قبول نکند، جناب اسحاق و یعقوب را که نمی تواند انکار کند نام ایشان به عنوان ائمه دقیقا در آیات 72 و 73 سوره انبیاء به روشنی آمده است!

ممکن است گفته شود که این سوره انبیاء است و همه اینها انبیاء هستند نه ائمه!

حال آنکه بر اصحاب تحقیق روشن است که نام سوره ها جزء وحی قرآن نیست! بلکه انتخاب مسلمانان بوده است، ثانیا در هیچ کجای این سوره واژه “نبی” یا مشتقات آن اساسا نیامده است! من در عجبم که مسلمانان صدر اسلام چرا نام این سوره را انبیاء گذاشته اند؟!

حال آنکه واژه ائمه در آیه 73، آمده است، و نام و مشخصات، ائمه بسیاری، با واو عطف به آن عطف شده است و جمعا نام 15 امام در این سوره آمده است. و در واقع این سوره بیش از آنکه سوره انبیاء باشد سوره ائمه است!

همچنین در آیه 124 سوره بقره چنین آمده است:

وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ (2:124)
و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، و وى آن همه را به انجام رسانيد، [خدا به او] فرمود: «من تو را امام مردم قرار دادم.» [ابراهيم] پرسيد: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان من به بيدادگران نمى رسد.» (124)

در این آیات باز روشن می شود که پس از گذراندن آزمایشهای فراوان و پس از اینکه حضرت ابراهیم از خداوند درخواست ماموریتی کرد(در آیه 26:83) خداوند ایشان را به مقام امامت می رساند و او را راهنمای مردم قرار می دهد. و حضرت ابراهیم اولین امام الهی است که در قرآن و تورات مورد شناسایی قرار گرفته اند.

نکته ای که حایز اهمیت است اشاره خداوند به این موضوع است که امامت عهدی الهی است، بعدا اگر فرصت بود به عهد قدیم و عهد جدید و اینکه این عهد، که عهد امامت است چگونه در میان بنی اسرائیل دست به دست می شد و چگونه بنی اسرائیل بر اساس قرآن و کتاب مقدس، هردو، این عهد را شکستند(قرآن 4:155 و 5:13 ، تورات سفر تثنیه 13: 16 ، ارمیا 11: 10 ، حزقیل 44: 7 و …) و چگونه این عهد به پیامبر گرامی اسلام و ائمه شیعه رسید، سخن خواهم گفت. اما همین مقدار توجه داشته باشید که عهد خدا با حضرت ابراهیم که در کتاب مقدس به آن اشارات فراوانی شده است، و حتی نام این دو مجموعه عهدین بر اساس آن قرار داده شده است، عهد امامت است!

و البته توجه داشته باشید که هیچ کس اختیار شفاعت ندارد و دارای علم غیب نیست مگر کسانی که با خداوند عهدی دارند(19:87و 19:78)

به طور خلاصه در این پست ثابت کردم که امامت، عهدی الهی و یک اصل در ادیان گذشته، دین حنیف، یهودیت(عهد قدیم) و مسیحیت(عهد جدید) بوده است و در میان بنی اسرائیل، خدا امامانی مشخص می کرده است و از غیر بنی اسرائیل هم خدا، حداقل سه نفر یعنی حضرت ابراهیم، حضرت اسحاق و حضرت یعقوب را به عنوان امامانی که به فرمان الهی هدایت می کردند، به نام، در قرآن، معرفی و مشخص کرده است.

پس مشخص شد که اولا بر اساس نص قران، خداوند در امتهای گذشته، در میان بنی اسرائیل و پیش از بنی اسرائیل امامانی را برای هدایت مردم به فرمان خویش می فرستاده است.

و ثانیا این یک سنت الهی بوده است که وقتی مردم صبر می کردند و به یقین می رسیدند، از میان آنها شخصی را که آزمایشهای متعددی شده است، به عنوان امام بر می گزیده است.

اما بد نیست که توضیح دهم که چرا این سنت باز هم همچنان در امت اسلامی، ادامه دارد.

اولا خداوند به متقین در میان مسلمانان آموزش می دهد که از خدا درخواست کنند که خداوند آنها را امام متقین قرار دهد:

وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(25:74)
و كسانىاند كه مىگويند: «پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنىِ چشمان [ما] باشد، و ما را امام پرهيزگاران گردان.» (25:74)

پس این نشان می دهد که امامت همانطور که در امتهای گذشته وجود داشته و خدا خودش و براساس تلاش و کوشش آنها، از میان آنها یک نفر را به امامت بر می گزید در این امت هم وجود دارد و خدا مومنان را ترقیب می کند که از خداوند بخواهند تا آنها را امام متقین قرار دهد. و این نشان می دهد که باب امامت بسته نشده است و خداوند هر گاه بخواهد از میان مسلمانان هم اشخاصی را به امامت بر می گزیند.

ثانیا همانطور که عرض شد، منصوب کردن امامان که در امتهای پیشین اتفاق افتاده است یک سنت الهی بوده است و سنت الهی هیچگاه عوض نمی شود:

سنّت الهى از پيش همين بوده، و در سنّت الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت. (48:23)

ثالثا پیامبر گرامی اسلام مکرر فرموده اند، که هر چه در امتهای گذشته بوده است، در امت من هم خواهد بود. که خوب چون امامت در امتهای گذشته بوده است در میان مسلمانان نیز خواهد بود.

که جمعا سه دلیل، دو دلیل قرانی و یکی روایی شد تا ثابت کنیم که امامت که در امتهای گذشته بوده است، در امت اسلامی هم خواهد بود.

لذا مشخص شد که اصل امامت، به این مفهوم که خداوند شخصی را برای هدایت مردم برگزیند، در امتهای گذشته بوده است و در امت اسلامی هم تداوم دارد.

توجه به این موضوع هم بد نیست که امامت حضرت ابراهیم هم در تورات و هم در قرآن تایید شده است. همچنین نام 24 نفر از ائمه بنی اسرائیل در تورات دقیقا ذکر گردیده است و خدا دو بار و هر بار 12 امام در میان بنی اسرائیل معرفی کرده است.

در مورد امامت در تورات به این مقاله بنده مراجعه کنید:

http://fa.sepehrmohamadi.com/?p=328

غیر از اینکه اصل وصایت نیز، هم توسط موسی، کلیم الله و هم توسط عیسی، مسیح در تورات و اناجیل وجود داشته است که در این مقاله به آن اشاره کرده ام:

http://fa.sepehrmohamadi.com/?p=373

اما سوالاتی هم ممکن است در این زمینه پیش بیاید.

اولین سوال آن است که مگر مقام امامت در شیعه اکتسابی است؟ یعنی آیا بنا بر تلاش افراد است که شخص امام می شود یا بنا بر اراده الهی است؟
آنچه از آیات فوق قابل استنتاج است آن است که هر دو!
یعنی تلاش فرد در انتخاب شخص به عنوان امام تاثیر دارد اما به هر حال منصوب شده به منصب امامت تنها با دستور و فرمان الهی است.

در مورد اکتسابی بودن مقام امامت در قرآن این خیلی روشن است، ابراهیم ابتدا نبی بود(19:41) و بعد رسول(9:70و 29:16)، وبعد از گذراندن آزمایشاتی، تازه خداوند در این آیات، او را به مقام امامت رسانید.

در مورد ولایت حضرت علی، هم اگر دقت کنید، مفصلا سلسله مراتب وجود دارد.

قرآن اول می گوید، خدا ولی مومنین است و طاغوت ولی کافرین است.(2:257) اللَّهُ وَلىِ‏ُّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ  وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّغُوت‏

بعد می گوید ای مومنین، برای شما جز از طرف خدا، ولی نیست!(2:107) وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلىِ‏ٍّ وَ لَا نَصِيرٍ(107)

بعد می گوید ای مومنین، کافران را ولی نگیرید!(4:144) يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِين‏

بعد می گوید ای مومنین، اهل کتاب را ولی نگیرید!(5:51) * يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْيهَودَ وَ النَّصَارَى أَوْلِيَاءَ  بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ  وَ مَن يَتَوَلهَُّم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنهْمْ

بعد می گوید برخی از مومنین، اولیای برخی دیگر هستند.(9:71) وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ  يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ  أُوْلَئكَ سَيرَحَمُهُمُ اللَّهُ  إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(71)

بعد می گوید ای مومنین دعا کنید که خدا شما را امام متقین قرار دهد!(25:74) وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّةَ أَعْينُ‏ٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(74)

بعد می گوید، از میان مومنین، آنها که مهاجرت نکرده اند(انصار)، ولایت بر دیگران ندارند.(8:72) إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ ءَاوَواْ وَّ نَصَرُواْ أُوْلَئكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ  وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ لَمْ يهُاجِرُواْ مَا لَكمُ مِّن وَلَيَتهِم مِّن شىَ‏ْءٍ حَتىَ‏ يهُاجِرُوا

بعد می گوبد، سابقون الاولون من المهاجرین و الانصار، خدا از آنها راضی است و آنها از خدا راضی هستند.(9:100) وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضىِ‏َ اللَّهُ عَنهُْمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لهَمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى تحَتَهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا  ذَالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(100)

بعد می گوید ولی شما تنها خدا است، رسول است و از میان مومنین یک شخص خاصی است، که اشاره به آن شخص هم با عمل او می کند، آن شخصی که نماز می خواند و در حال رکوع، زکات می دهد!(5:55) إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ(55)

وَ مَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَلِبُونَ(56)

اشاره به عمل آن شخص هم، که امام علی(ع) است که در حین رکوع زکات داد، توجه دادن به این امر است که همین اعمال موجب اکتساب مقام امامت توسط ایشان است!

همه اینها یعنی اینکه مقام ولایت و امامت اکتسابی است، هر چند خدا بداند که در انتها حضرت ابراهیم یا امام علی(ع) برنده این عرصه است، اما در این دنیا باید همه چیز در جای خود قرار داشته باشد.

و علم خدا، مانع اختیار انسانها برای کسب مقامات الهی نیست!

مثلا اگر خدا بداند که شما ده سال دیگر عالم جلیل القدری می شوید که، اختیار شما مورد خدشه قرار نمی گیرد!

خدا هم بدون شک می دانسته است که از میان امت رسول الله چه کسانی به مقام امامت می رسند و چه بسا رسولش را از آن با خبر کرده باشد، اما علم خدا که مانع جهد آنها و مانع اختیار آنها برای کسب این مقام نیست!!!

لطفا اگر کوچکترین موضوعی خلاف قران می بینید تذکر بفرمایید و استدعا دارم اندیشه های گذشته خود را در این بحث دخیل نکنید!

با احترام فراوان

سپهر محمدی

اشتراک‌ها:
10 دیدگاه
  • ساربان
    ساربان
    15 ژانویه 2012 در 6:51 ب.ظ

    سلام بر همگي دوستان جناب سپهر مطالب شما را خواندم ولي نكاتي مطرح فرموده ايد در مورد اهل بيت
    و براي بزرگي اهل بيت . اهل بيت حضرت ابراهيم را مثال اورده ايد
    و لب كلام شما اين است كه وقتي ال ابراهيم داراي ان شرف و بزرگي هستند ال محمد بطريق اولي بزرگوار ترند
    و البته مطلب شما درست است ولي مشكل اين است كه تعريف شما از اهل بيت نا رسا است در قران 3 بار از اهل بيت سخن گفته شده كه در هر سه ايه اتفاقا منظوراز اهل اول از همه خود همسران هستند
    وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
    ———————————————–
    قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
    ————————————-
    وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ
    پس ميبينيد كه در همه اين ايات مراد از اهل بيت قبل از همه همسران هستند
    نه داماد و نوه با اينكه انها هم بگونه اي اهل بيت پيامبر هستند و تمام 12 امام شيعه مورد احترام كامل ماهستند و اصلا اين ماييم كه اعتقاد داريم شيعه از راه امامان منحرف شده است
    دوما اگر شما شرف و بزرگي ال ابراهيم را قياس ميكنيد بر ال محمد پس چرا اصحاب و حواريون عيسي را بر اصحاب محمد قياس نميكنيد ؟؟؟
    يا اصحاب كهف را ؟؟
    دوما ميشود بگوييد اين اهل بيت شما براي اسلام چه كاري كردند كه اهل سنت نكرده اند ؟؟ بلكه در همه چيز مقلد اهل سنتيد تا در موضوعي گير مي افتيد براي پشتوانه سخنتان از منابع اهل سنت بهره ميگيريد
    مثلا نسبت محمد به قومش را حساب كنيد محمد قران جديد اخلاق والا سخنان حكيمانه و پرورش افراد ي بود كه دنيا را زير و رو كردند
    خوب بمن بگوييد مثلا امام نقي چه كار كرد ؟؟ كه ائمه اهل سنت نكرده اند ؟
    اگر ايران افتخارش اسلام است ايا اين اسلام را عمر و اصحاب ديگر محمد به ايران نياورده اند ؟ ايا امامان شيعه خدمتي را كه عمر به ايران كرد توانست انجام دهند

    امام باقر چه چيزي گفت كه اهل سنت بهترش را نگفته اند ؟؟؟
    اخر با ادعا و شعار كه نميشود شما 12 امام داريد ميگوييد با قران ميشوند ثقلين
    يعني قران و عترت خوب بمن بگوييد اين 12 امام تفسيري از سوره فاتحه را از خود بر جاي گذاشته اند ؟؟؟
    كتاب فقهي تدوين كرده اند ؟؟؟ايا در اصول و مباني دين تاليفي دارند ؟؟
    برادر گرامي! شيعه تمام علوم را از اهل سنت كپي كرده است و در هر هيچ علمي از علوم متداول اسلامي شيعه پيشتاز نبوده است پس اموزه هاي امامانتان به چه درد شما خورده است ؟؟ پس با شعار نميشود
    مثالي ميزنم بهتر روشن ميشود اهل سنت سايتهاي مشخصي بنام
    اسلام تكس – سني نيوز –سني انلاين و … دارد شيعيان امده اند درست مثل همان سايتها را ساخته اند ولي بنام خودشان . برويد گوگل سرچ كنيد معلوم ميشود ايا اين نشانه بيماري اين افراد نيست
    سوالي اينجا مطرح است اگر ژيامبر به حسن و حسين و علي و فاطمه گفته اينها كه داخل عبايند اهل بيت منند ان 9 امام ديگر چگونه اهل بيت شدند ؟؟
    شما ميگوييد ام سلمه اهل بيت نيست چون داخل عبا نبود و شامل قول پيامبر نشد
    ان 9 امام ديگر نيز كه داخل نبودند چگونه شامل شدند ؟؟
    اگر بر حسب نسب است چرا فرزندان حسن از امامت محروم شدند ؟
    از همه مهمتر شيه كه مخالف قياس است و تكفير ابوحنيفه بوسيله امام صادق {اگر راست باشد } بخاطر همين قياس است ؟ پس چگونه شما قياس ميكنيد و ال ابراهيم را قياس بر ال محمد ميكنيد ؟؟

    بهر حال بيصبرانه منتظر جوابم

    Reply
    • سپهر محمدی
      16 ژانویه 2012 در 10:25 ق.ظ

      دوست من،

      از گشایش باب گفتگو سپاسگزارم و بدون شک گفتگو را بهترین وسیله برای رفع سوء تفاهمات می دانم.

      اولا در همه آیاتی که واژه اهل بیت آمده است، صحبت از اهل بیت پیامبران الهی و به خصوص اهل بیت ابراهیم است. هم در آیه اول که مستقیما صحبت از اهل بیت ابراهیم است، هم در آیه ای که صحبت از اهل بیت موسی است و هم در آیه ای که ظاهرا صحبت از اهل بیت پیامبر اسلام است.
      ثانیا در همه آیات اهل بیت، ضمیر مذکر گرفته است، و این نشان می دهد همانطور که گفتید، غیر همسران هم مورد شمول اهل بیت بوده اند.
      ثالثا بنده اساسا اهل بیت آمده در آیه تطهیر را اهل بیت حضرت ابراهیم می دانم. و از آنجهت که اولی ترین مردم به حضرت ابراهیم محمد بن عبدالله است، آن دسته از اهل بیت محمد که اهل بیت ابراهیم هستند هم مورد شمول آیه قرار می گیرند.
      اما اینکه فرمودید که اهل بیت محمد، برای اسلام چه کرده اند، باید چشم داشت تا دید که ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاح کیست و باقر العلوم کیست و صادق آل محمد کیست؟

      برای اطلاع از تعالیم محمد و آل محمد به کتب حدیثی ایشان مراجعه کنید که ظاهرا مطلقا از آن بی اطلاعید!

      بنده به هیچ وجه منکر بزرگی بقیه آل ابراهیم نیستم! داود و سلیمان و موسی و عیسی همگی از آل ابراهیم بودند و خدا به آنها نیز رحمت و برکت عطا کرده است.

      استدلال بنده بسیار ساده است:

      محمد از آل ابراهیم است و اولوالارحام بعضهم اولی من بعض و ان اولی الناس بابراهیم للذین التبعوه و هذا النبی!

      پس آن دسته از اهل بیت محمد که اهل بیت ابراهیم هم هستند، اولی ترین اهل بیت ابراهیم هستند.
      اینها هیچ کسی نیستند جز علی و فاطمه و حسن و حسین و بس!

      که خدا رحمت و برکت خود را بر آنها نازل کرده، به آنها حُکم داده است، آنها را امامان قرار داده است و آنها را به صورت ویژه از هر گونه پلیدی پالوده کرده است.

      استدلال بسیار ساده و منطقی است، اگر قرآن را قبول داشته باشید و حسادت نکنید. و هیچ قیاسی انجام نشده است.

      أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً (4:54)
      بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مى‏ورزند در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. (54)

      در ضمن صحبت در این پست در مورد اثبات اصل امامت در قرآن بود که در این زمینه مطلقا فرمایشی نداشتید! همچنین دقت کنید که من مدعی شیعیان نیستم بلکه مدعی اهل بیت هستم! آنها که خود را شیعه مینامند مثل پیروان هر دین دیگری سرشار از خطا و اشتباه هستند و بنده شوینده گناهان آنان نیستم!

      بنده فقط اگر خدا قبول کند از محبین اهل بیت محمد مصطفی هستم!

      Reply
  • ساربان
    ساربان
    17 ژانویه 2012 در 4:43 ب.ظ

    برادر عزيزم دوباره سلام مطالب شمار ا خواندم اينك دقت فرماييد مطالب شما را بررسي ميكنم ولي خواهش ميكنم خوب دقت كنيد مطالب شما در يك نگاه كلي گويي بود و علاوه بر اينكه اصلا جواب مرا نداديد باز همان مطالب پيشين را تكرار فرموديد
    مثلا فرموده ايد :

    .
    {اولا در همه آیاتی که واژه اهل بیت آمده است، صحبت از اهل بیت پیامبران الهی و به خصوص اهل بیت ابراهیم است. هم در آیه اول که مستقیما صحبت از اهل بیت ابراهیم است، هم در آیه ای که صحبت از اهل بیت موسی است و هم در آیه ای که ظاهرا صحبت از اهل بیت پیامبر اسلام است.
    ثانیا در همه آیات اهل بیت، ضمیر مذکر گرفته است، و این نشان می دهد همانطور که گفتید، غیر همسران هم مورد شمول اهل بیت بوده اند.}
    چواب :
    اولا خير يكي از ايات كه من اورده بودم مربوط به مادر موسي بود ايه ديگر مربوط به همسر حضرت ابراهيم بود
    و بدانخاطر مذكر امده است چون لفظ {اهل البيت } خود مذكر مجازي است
    مثلا موسي به همسرو مادرش ميگويد فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا اهل در اينجا فقط زنان هستند ولي امكثوا جمع مذكر است به اين خاطر كه اهل در زبان عربي مذكر مجازي است
    در ايه 35 سوره احزاب هم قبل از همه مراد همسران پيامبر هستند
    فرموده ايد

    {ثالثا بنده اساسا اهل بیت آمده در آیه تطهیر را اهل بیت حضرت ابراهیم می دانم. و از آنجهت که اولی ترین مردم به حضرت ابراهیم محمد بن عبدالله است، آن دسته از اهل بیت محمد که اهل بیت ابراهیم هستند هم مورد شمول آیه قرار می گیرند. }
    جواب :
    ببينيد اين شد كلي گويي بگذاريد بررسي كنيم خدا ميفرمايد إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ
    بخواهيد و نخواهيد اينجا سخني از ال محمد نيست چرا ؟ چون ال ابراهيم و ال عمران
    مراد پيغمبران از نسل انها هستند در حالي كه بعد از پيامبر ما پيامبري نيست
    أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا
    خوب برادر گرامي موضوع به همين راحتي است دادن كتاب و حكمت و فرمانروايي
    كه اين موضوع در ميان امت محمد به اين جامعي منتفي است

    فرموده ايد :
    ،{ باید چشم داشت تا دید که ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاح کیست و باقر العلوم کیست و صادق آل محمد کیست؟
    برای اطلاع از تعالیم محمد و آل محمد به کتب حدیثی ایشان مراجعه کنید که ظاهرا مطلقا از آن بی اطلاعید!}
    جواب :اينجا فقط شعاري توخالي است تاكيد ميكنم شعاري توخالي ؟ اگر حسين دليل نجات است پس پيامبر چكاره بود ؟؟
    اگر حسين چراغ فروزان است پس فلسفه نزول قران چيست ؟؟؟ حسين علي عمر ابوبكر عايشه فاطمه و بقيه ال و اصحاب فضيلتشان به اين است كه خود تابع خدا و پيغمبرند نه اينكه خود اصل دين باشند

    اينها از يك طرف از طرف ديگر راهنمايي هاي حسين و باقر العلوم كجاست ؟ شافعي كتاب نوشته با دست خودش
    ابوحنيفه همينطور و ديگران .هم ..چرا از 12 امام شما يكي كتابي با دست خط خود ننوشت ؟؟ حديث فرق ميكند با
    تاليف … نياز به گفتن ندارد چرا اين باقر العلوم نوشته اي از خود بجاي نگذاشت ؟؟؟ عرض كردم 12 امام شيعه
    تفسيري بر سوره فاتحه ندارند ديگر كل قران پيشكش …
    فرموده ايد
    {استدلال بنده بسیار ساده است:
    محمد از آل ابراهیم است و اولوالارحام بعضهم اولی من بعض و ان اولی الناس بابراهیم للذین التبعوه و هذا النبی!
    پس آن دسته از اهل بیت محمد که اهل بیت ابراهیم هم هستند، اولی ترین اهل بیت ابراهیم هستند.
    اینها هیچ کسی نیستند جز علی و فاطمه و حسن و حسین و بس!
    که خدا رحمت و برکت خود را بر آنها نازل کرده، به آنها حُکم داده است، آنها را امامان قرار داده است و آنها را به صورت ویژه از هر گونه پلیدی پالوده کرده است.}
    اولادر اين ايه سخني از ال نيست بلكه سخن از تبعيت است و بعد سخن از خود محمد است نه اهل بيتش
    اما اينكه گفته اي{ اینها هیچ کسی نیستند جز علی و فاطمه و حسن و حسین و بس!} ببخشيد اين در كجاي ايه بود ؟؟ پس شما 3 امامي هستيد و از همه مهمتر شما قران را با حديث ميسنجيد نه حديث را با قران
    فرموده ايد :
    {استدلال بسیار ساده و منطقی است، اگر قرآن را قبول داشته باشید و حسادت نکنید. و هیچ قیاسی انجام نشده است.}
    جواب
    مثلا ما چه حسادتي داريم به نسبت اهل بيت محمد ص ؟؟ مگر مرض داريم ؟ ما ادعاي بدون دليل شما را قبول نداريم
    فرق شما با ان مسيحي چيست كه به ما ميگويد شما عيسي را عبد خدا كرده ايد چون به پيامبر ما حسادت ميورزيد ؟
    فرموده ايد :
    {در ضمن صحبت در این پست در مورد اثبات اصل امامت در قرآن بود که در این زمینه مطلقا فرمایشی نداشتید}
    جواب .اولا در كل قران فرمانروايي فردي باطل و مردود است در قران اصل بر شورا است و جمله اسميه
    ” و امرهم شوري بينهم ” يعني صفت امت اسلامي در شورايي بودن ان است يعني امت اسلامي وجود ندارد مگر اينكه امورشان شورايي باشد و اساسا حضرت محمد نيز مكلف به تشكيل شورا بوده است و شاور هم في الامر
    پس حكومت فردي در نظر اهل سنت باطل است و دنيا تازه به اين نوع شيوه حكومت داري دست يافته است
    شما خوب بنگريد محمد پيامبر ميشود بعد از پيامبري هنوز هيچ چيز معلوم نيست علي را جانشين خود ميكند
    بعد هر كس مسلمان شد بايد به نسبت نوادگان محمد سر تعظيم فرود اورد بعد فاطمه به دنيا مي ايد
    فاطمه ميشود قطب زنان عالم !! و چپ به كسي نگاه كند غضب غد را شامل حالش ميكند بعد حسن و حسين ظهور ميكنند باز بايد بر سر مسلمانان جا خوش كنند
    پيامبر در طول رسالت فقط از علي و حسن و حسين و فاطمه ميگويد و ميگويد و كس ديگري را ادم حساب نميكند
    پيامبر بهترين نوع رهبري را به علي ميبخشد ! بهترين زمين را به فاطمه ميبخشد و حسن و حسين را هم فرمانرواي بهشت ميكند …………………خوب اين اصل دين شيعه است سوال اينجاست مگر اين محمد با شاهان مغرور مستبد چه فرقي دارد ؟
    واقعا چه فرقي دارد او هم مثل همه شاهان كه همه چيز را براي خانواده خود ميخواهد
    بگذاريد مثالي بزنم منظور به خدا فقط و فقط مثال است من فاطمه را نور چشم خودم و اهل سنت ميدانم
    اين فاطمه چه كاري براي اسلام كرد كه بقيه مسلمانان نكردند ؟؟ اين كل زندگي فاطمه تنها يك بار در صحنه ديده شد انهم بخاطر زمين نه دين خدا او از غصه فدك همه را لعنت كرد
    ابوبكري كه تمام ثروتش را در راه پدر فاطمه داد تمام جنگها بخاطر پدر فاطمه حاضر شد و هميشه دوشا دوش پدرش بود اكنون فاطمه او را لعنت ميكند كه چرا زمين را به بيت المال مسلمين سپرده است ؟ اين نوع بي حيايي را چه دختري نسبت به دوست پدرش مرتكب ميشود كه فاطمه مرتكب شود
    فاطمه بخاطر دسيسه هاي يهود عصباني نشد فاطمه بخاطر زخمهاي محمد در احد عصباني نشد فاطمه بخاطر حملات پي در پي مشركين به مسلمانان غضب ناك نشد
    فاطمه بخاطر همه مصيبتهايي كه كفار به سر پيامبر امد عصباني نشد ولي بخاطر تصاحب فدك !!! از كوره در رفت و همه را به باد ناسزا گرفت !!! اين است فاطمه اي كه شما ساخته ايد …….مگر فاطمه چه زحمتي براي بدست اوردن فدك كشيد كه انهمه براي ان عصباني شد باز دقت كنيد اين مثال را زدم كه بفهميد شعار هاي توخالي و پوچ چگونه با يك استدلال عقلي فرو ميريزند

    پس شيعه از محمد يك شاه مغرور ساخته است كه فقط به فكر اين 4 نفر خانواده خود بوده است واقعا عقل شيعه كجا رفته است ؟؟

    Reply
  • […] مندان به بحث اثبات امامت بر اساس قرآن به این مطلب نیز مراجعه […]

    Reply
  • افشین
    افشین
    25 سپتامبر 2012 در 1:47 ب.ظ

    سلام
    آقای سپهری چرا پاسخ دهی را متوقف کردید
    تبلیغ ضعیف از تخریب بدتر است
    من و سایر خوانندگان منتظریم ببینیم در مقابل استدلالهای عقلی آقای ساربان چه جواب مستدلی در شیعه وجود دارد
    لازم به ذکر است که اگر خود حضرتعالی جوابهای کاملی در نظر ندارید وضیفه ی مذهبی تان است با یکنفر جامع علوم شیعه مشورت کنید و جوابهای مستدل ارایه دهید
    اما به هر حال بحث را بی پاسخ رها نکنید که ضربه بدی به موضوع امامت در قرآن میزنید
    فقط خواهش میکنم جوابهایتان قوی و مستدل باشد

    Reply
    • سپهر محمدی
      26 سپتامبر 2012 در 9:21 ق.ظ

      جناب افشین!
      دوست عزیز،

      خیر بنده هیچ وظیفه ای برای پاسخ گفتن به مباحث مطرح شده احساس نمی کنم! در این پست بحث “اثبات امامت از دید قرآن” مطرح شده است، اگر در این زمینه مطلبی هست در خدمت شما و دوستمان جناب ساربان خواهم بود. از ابتدا هم بهتر بود که بحث متفرقه “اهل البیت” ذیل این پست مطرح نمی شد!

      البته معنی این موضوع این نیست که پاسخی ندارم، بلکه معنی آن این است که نظم بحث باید حفظ شود.

      من هیچ “وظیفه مذهبی” که “با یکنفر جامع علوم شیعه” مشورت کنم و پاسخ شما را بدهم احساس نمی کنم! شیعه اگر دین خداست، پاسخ مناسب هم در خود دارد! و شما اگر جوینده حقیقت هستید، بجویید تا بیابید!

      البته من هیچ موضوعی در مورد بحث “امامت در قرآن” را بی پاسخ نگذاشته ام و ضمنا من “فرقه گرا” نیستم! دچار سوء تفاهم نشوید! من “حقیقت گرا” و حنیف هستم ان شاء الله و شما هم اگر حقیقت گرا هستید پاسخ خود را خواهید یافت!

      http://modern-muslims.com/wiki/index.php?title=%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C

      با نهایت احترام
      سپهر محمدی

      Reply
  • sina
    sina
    16 می 2013 در 5:36 ق.ظ

    ما طبق همین استدلال از شما می‌پرسیم: مگر حضرت علی نیز مانند حضرت ابراهیم، ابتدا نبوت داشته که بعد از آن امام شده باشد؟
    شما شخصی غیر نبی را که خودتان برایش امامتی تراشیده اید از پیامبران الهی و نبوتشان بالاتر می‌دانید
    آیا معقول است که ختم نبوت اعلام شود و به جایش چیزی بالاتر از آن، یعنی امامت گذاشته شود؟!
    خوب می‌شود بفرمایید خداوند در کجای قرآن حضرت علی را امام قرار داده است؟

    Reply
    • سپهر محمدی
      20 می 2013 در 11:04 ق.ظ

      دوست عزیز،
      ظاهرا شما به استدلال توجه نکردید و استدلالهای سنتی را مبنای پاسخ خود قرار دادید!

      اثبات من برای اثبات امامت 100% مبتنی بر قرآن و شامل این موارد بود:

      1-اصل امامت در ادیان گذشته یعنی سه دین حنیف و یهودیت و مسیحیت وجود داشته است و به روشنی در قرآن آمده است.
      2-اگر قبول نکنیم نام ۱۵ امام، حداقل نام سه امام(حضرت ابراهیم، حضرت یعقوب و حضرت اسحاق) در قرآن تصریح شده است.
      3-امامت در امت اسلامی همچنان تداوم دارد.

      من استدلالی مبنی بر امامت شخص خاصی(مثلا امام علی بن ابیطالب) در این پست نیاوردم.

      با تشکر از دقت شما

      Reply
  • کامران
    کامران
    3 آگوست 2013 در 11:22 ب.ظ

    با سلام باید گفت که پیامبران خدا امامان هیچ چیز از خود ندارند وبه فضل خداوند صاحب کمالات شدند و باید به این موضوع پرداخته شود اگر امامت علی اثبات شد حرف او درست نیست در ضمن شما می گویید عمر کار بزرگی انجام داده . باید پرسید چه کاری ? فتح ایران با نگاه نژاد پرستانه تاریخ 12 امام را مطالعه کنید به مجزات پی خواهی برد یک سوال دیگر ایا عمر شهید شد  

    Reply
  • اسکندر مرادی
    3 ژانویه 2014 در 11:31 ب.ظ

    بسم الله
    سلام

    اگر بعنوان نمونه آیتین ذیل از سوره احقاف را درنظر بگیریم:

    وَ مِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسىَ إِمَامًا وَ رَحْمَةً وَ هَاذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ وَ بُشْرَى‏ لِلْمُحْسِنِينَ(12)

    إِنَّ الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يحَْزَنُونَ(13)

    بحث باز تر میشود.در ابتدای کار انسان امامت با انسانهای شایسته بوده است.صنعت کتابت بتدریج رشد کرده است.

    در اواخر کا امامت به کتاب منتقل شده است.

    کتاب امام ثابت است.پیروان راستین و صبور و تلاوت کنندگان راستین کتاب امامان به زمانها و مکانهای مختلف.آموزش دهندگان کتاب.

    والسلام
    quranmizan.com

    Reply
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *